Kamanak Dictionary
World of Words
Kamanak Encyclopedia of Analysis and Viewing Persian Content
meaning اقتعاث
View (اقتعاث) in Kamanak, meaning and translation اقتعاث in dictionaries, word analysis, photo (اقتعاث) What are similar words and phrases اقتعاث
Dictionaries
1. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بسیارخاک برآوردن از چاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).

Meaning ( اقتعاث ) In Dehkhoda Dictionary

(اقتعاث) In Dictionaries
Rhyming Subjects
اقتعاث

[ اِ ت ِ ] (ع مص ) بسیارخاک برآوردن از چاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).

ابتعاث

[ اِ ت ِ ] (ع مص ) بعث . (زوزنی ). نَشر. برانگیختن . فرستادن . (حبیش تفلیسی ). گسیل کردن . ارسال .

ارتعاث

[ اِ ت ِ ] (ع مص ) باگوشواره شدن زن . (منتهی الارب ). با گوشوار شدن زن .

اقتثاث

[ اِ ت ِ ] (ع مص ) برکندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).

اقتعاد

[ اِ ت ِ ] (ع مص ) قعده ساختن شتر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ستور را مرکب خویش ساختن .

اقتعاط

[ اِ ت ِ ] (ع مص ) عمامه بستن بی درآوردن آن زیر زنخ . در حدیث است : انه علیه السلام نهی عن الاقتعاط و امر بالتحلی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عمامه بر سر بستن بی تحت الحنک . (تاج المصا ...

اقتعاف

[ اِ ت ِ ] (ع مص ) فروریخته شدن روی کوه . ◄ از بن درافتادن دیوار. ◄ از جای رفتن چیزی . ◄ به خواهش گرفتن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).

اقتعال

[ اِ ت ِ ] (ع مص ) دور کردن گل رز را و پاشیدن آن را. (منتهی الارب ). دور کردن شکوفه ٔ رز را و استخراج نمودن آنرا. (ناظم الاطباء).

انتعاث

[ اِ ت ِ ] (ع مص ) گرفتن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ◄ بیوفتیدن دیوار از اصل . (تاج المصادر بیهقی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ص 228 ب ).

اقعاث

[ اِ ] (ع مص ) اسراف کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ◄ بسیار دادن کسی را بخشش . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تمام کردن عطا را. بسیارکردن و دادن چنانکه بخشش و عطا را. (منتهی الارب ).

Rhyming subjects with (اقتعاث)